دیکشنری
داستان آبیدیک
بلع کردن
english
1
general
::
swallow
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بلد
بلد بودن
بلد راه
بلد شدن
بلدر چین
بلدرچن
بلدرچین بوته زار
بلدی
بلدیه
بلر
بلژیک
بلسان بنفش
بلشویک
بلع
بلع دوباره
بلع کردن
بلعنده
بلعنده گل
بلعیدن
بلغار
بلغارستان
بلغاری
بلغاع
بلغم
بلغم آور
بلغم دار
بلغمی
بلغور
بلغور تیغه ای
بلف
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید